« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


هفت

جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۰ ب.ظ

تمام لحظه هایم را به تو فکر میکنم .. به اینکه بالاخره یک روز اتفاقی میبینمت کنار نرده های سبز بیمارستان امام خمینی که هر روز مسیرم را دور میکنم تا از آنجا پیاده رد بشوم یا همین جا توی همین مرکز یک روز کارت می افتد من مطمئنم تو را اتفاقی میبینم .. شاید هم پشت چراغ قرمز میدان توحید وقتی داری از دستفروش ها گل می خری و من دارم میروم ان طرف خیابان عینک دودی ات را برمیداری و مرا با پسوند خانم صدا میکنی....تمام رویاهای این روزهای همین هاست که بالاخره یک روز می بینمت.. اتفاقی

۹۴/۰۴/۱۹
زهـ را

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">