« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

واقعا میشه یه روزی دوباره رنگ زندگی توو خونمون پاشیده بشه؟؟ میشه دوباره همه چیز مثل قبل بشه... میشه دوباره روزی بیاد که دلت بخواد زودتر کارت تموم بشه و کلید بندازی بیای داخل خونه؟؟ میشه دوباره بخندی؟؟ بخندم... بخندیم؟؟ حالم بده.. بد.. و کسی نمیده چقدر از درون داغونم... مثه خودت که نمیزاری من بفهمم چقد ناراحتی و من همه ش فکر میکنم شاید دیگه دوستم نداری...یعنی میشه دوباره خوب بشم‌.. یه روزی که دردناک ترین اتفاق ها باعث سر دردم نشه؟؟ دلم نمیخواد دوباره مسکن بخورم... من سه سال بود لب به استامینیوفن ساده هم نزده بودم که الان هر ۸ ساعت یه بار هزار جور قرص رنگارنگ باید بخورم...خدایاااا... این چه امتحاتیه؟؟؟ حکمتت رو شکر... دشمن شادم نکن.. نزار بنده هات ناخواسته دلمو بسوزنن.. حالمونو خوب کن

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۸ ، ۰۱:۵۰
زهـ را