« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

هرگز خداوند زیر قولش نخواهد زد...

میخواستم از گله گذاری هایم شروع کنم از حرفهایی که هرشب تا مدت ها لابه لای آنها خوابیدم و کابوس دیدم.. از صدای شکستن شیشه ی دلم که جلینگ جلینک صدا زد و تنها بود و تنها به بند زدن دل نازکم نشستم... از وقتهایی که مغز استخوانم سوخت و لبخند زدم و دردهایی که کشیدم و حق من نبودند.. حق هیچ کس نبودند... پس نمینویسم... اصلا شاید خدا به واسطه ی همین سختی ها تو را در دامن من گذاشت وقتی که بی خیال زندگی می کردم ...بی خیال از هر قرص و آمپول و نسخه های پیچیده..دلم میخواست همه شان را دور بریزم و فقط به این فکر کنم که من.. زهرا .. یک چیزی را از همان قبل تر ها از تو خواسته بودم و در تمام این روزها منتظرش بودم... یک چیزی را از تو خواسته بودم و شک نداشتم به من عطا میکنی چون خودت گفته بودی ادعونی استجب لکم... چرا باید شک میکردم؟؟؟ نه.. نه اینکه ایمانم قوی باشد... شاید چون به نقطه ای رسیده بودم که کسی را جز تو نداشتم ..شاید چون خالی خالی به درگاهت آمده بودم... شاید چون در روزهایی که دست همه به دست خلق تو بود من فقط و فقط تو را می دیدم... ممنونم که صدای این زهرای سرتا سر گناه را شنیدی.. ممنونم که دستهتی خالی ام را خالی بر نگرداندی... ممنونم که صدای بغض ترکیده زیر بارانم را شنیدی آن روز که تنها توی بالکن کوچک خانه نشسته بودم و آنقدر با آسمان اشک ریخته بودم که دیگر از صدای رعد و برق نمیترسیدم...ممنونم که من را دیدی... ممنونم که غافلگیرم کردی... ممنونم که من را لایق دانستی تا به واسطه ی فرزندی که به من عطا نمودی نامم را بگذارند .... مادر


به وقت ظهر ساعت دوازده و چهل دقیقه ی  دوشنبه بیست و ششم فروردین ۹۸... بعد از چند روز تاخیر در کمال ناباوری بی بی چک با دوخط رویایی ظاهر شد..آزمایش بتا : ۹۰۲



۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۴۸
زهـ را