« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید محمد مرکبیان» ثبت شده است

همیشه تا می آیی یک نفس ِ راحت بکش و بگوویی  آ خــ ِ یش ،  چنان غم دنیا روی سرت آوار میشود که هیچ جوره نمیتوانی از زیر خشت و خام فرو ریخته روی زندگی ات بلند شوی و صدایت به گوش همسایه ی دیوار به دیوار هم نمیرسد چه برسد به روزگار.. دعا میکنم هیچ وقت دختری پای درد دل مادری ننشیند و اشک هیچ مادری روی دامان دختری نچکد

سید محمد مرکبیان روی صفحه ی اینستاگرامش نوشته بود: «به نظر شما سنجابی که ساعت هاست از روی شاخه ای به نقطه ی خیره شده ، غمگین است یا عاشق؟»

من نوشتم سنجاب ِ منتظری است که امیدش را از دست داده!

چند شب بود که یک کابوس تکراری امانم را بریده بود، بعضی شبها واقعا فکر میکردم قلبم دارد از جا کنده میشود اما حالا که دنیا روی سرم آوار شده و قلبم آتش گرفته ترجیح میدهم در انزوای خودم کابوس ببینم تا اینکه اشکی بچکد و کاری از دستهام برنیاید...

 

از زیر خروار ها درد

هنوز دوستت دارم

               زهرا.ح

۰ نظر ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۴۰
زهـ را