هفتاد و سه
همیشه تا می آیی یک نفس ِ راحت بکش و بگوویی آ خــ ِ یش ، چنان غم دنیا روی سرت آوار میشود که هیچ جوره نمیتوانی از زیر خشت و خام فرو ریخته روی زندگی ات بلند شوی و صدایت به گوش همسایه ی دیوار به دیوار هم نمیرسد چه برسد به روزگار.. دعا میکنم هیچ وقت دختری پای درد دل مادری ننشیند و اشک هیچ مادری روی دامان دختری نچکد
سید محمد مرکبیان روی صفحه ی اینستاگرامش نوشته بود: «به نظر شما سنجابی که ساعت هاست از روی شاخه ای به نقطه ی خیره شده ، غمگین است یا عاشق؟»
من نوشتم سنجاب ِ منتظری است که امیدش را از دست داده!
چند شب بود که یک کابوس تکراری امانم را بریده بود، بعضی شبها واقعا فکر میکردم قلبم دارد از جا کنده میشود اما حالا که دنیا روی سرم آوار شده و قلبم آتش گرفته ترجیح میدهم در انزوای خودم کابوس ببینم تا اینکه اشکی بچکد و کاری از دستهام برنیاید...
از زیر خروار ها درد
هنوز دوستت دارم
زهرا.ح