نود و هفت
جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۵۲ ب.ظ
کاش میدانستم کجای جهان ایستاده ام کاش میدانستم چقدر تا انتهای این مسیر پر رمز و راز راه باقیست؟ نمیدانم کجا هستم اما دارم میبینم از همین جا چقدر آدم دست برای خوشبختی من تکان میدهند و چقدر چشمهایشان میخواست جای من باشند... من میخندم زیاد میخندم اما هیچ کس ندیده چقدر وسط این خنده ها گریسته ام و روسری گل گلی ام خیس اشک شده .. هیچ کس ندیده چقدر نفس های بلند کشیده ام و جقدر این خار افتاده در گلو را قورت دادم ام و چشمهایم را بسته ام... تمام دلخوشی من توی این لحظه ها توبودی و هستی اما باز هم نتوانسته ام با دلتنگی هایم کنار بیایم... دلتنگی هایی که تمام نمیشود...
۹۷/۰۲/۰۷