« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


نود و یک

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

پشت در ِ آسمان ششم ساعتها قدم زده ایم ، شانه به شانه اما باران ِ توام با رعد و برق تمامی ندارد .. از شبهای اینجا می ترسم .. از شبهایی که  کابوس گذشته را می بینم و تو کنارم نیستی می ترسم ، حالا دیگر نبودن تو ..حس نکردن تو جزء وحشت انگیز ترین لحظه های زندگی ام هستند اینجا اگر چه اسمان پنجم است و نزدیک ملکوت اما بعضی وقتها بد جور احساس معلق بودن میکنم .. احساس افتادن .. احساس تمام شدن... بعضی وقتها از شدت هیجان تازگی و ناب بودن اینجا احساس خلاء میکنم و بعضی وقتها حس تمام شدن دارم...

شروع شدن یا تمام شدن؟ کاش تو آغاز ماجرا باشی..!

+خورشیدم .. طلوع کن... از پشت این واژه های مغرور

۹۵/۰۲/۲۶
زهـ را

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">