پنجاه و هفت
بعضی وقت ها فکر میکنم شاید بهتر بود من در زیر زمین یک اداره و در قسمت بایگانی کار می کردم، در لابه لای هزاران پرونده... ، با این که دختر فوق العاده اجتماعی هستم اما از هیمن روابط گسترده ی اجتماعی بارها و بارها ضربه خورده ام و همچنان میخورم و کلن این مساله هیچ ربطی به نقاط ضعف و شخصیتی آدمها ندارد و اساسا مربوط می شود به سیستم های اداری این مملکت کوفتی که اگر گیر یک مقام بالاتر باشی فقط برای یک امضا کلن هی کارت را عقب می اندازند و اگر بخواهی با یک مجموعه آدم روی یک پروژه کارکنی هی و هی بقیه از زیر کار در می روند و سنگینی تمام کار می افتند روی دوش تو که دوست داری همیشه پرفکت باشی و نان حلال بخوری و کلن این مدلی به دنیا آمدی و بعد این میشود که توییی که دختر اجتماعی هستی و دوست داری پیشرفت کنی و کارهای جدید یادبگیری ترجیح میدهی منزوی شوی و بروی سر یک کاری که مجبور نباشی با هیچ آدمی سرو کله بزنی... و آنوقت چقدر جالب که شماره این پست شده پنجاه و هفت که هر چه میکشیم از همین پنجاه و هفت لعنتی می کشیم