پنجاه و یک
يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۳۵ ب.ظ
فردا امتحان فاینال زبان دارم اما هنوز یک کلمه هم درس نخواندم.. و اصلن نمیتوانم هم بخوانم هیچ گونه و هیچ جوری نمیتوانم تمرکز کنم... تپش قلب شدید دارم و GAD تمام وجودم را احاطه کرده است ... و با همه ی اینها به خانه که می رسم نقاب خنده به صورتم میگذارم و دستهای لرزانم را زیر آستین بلند لباس مشکی ام پنهان میکنم....
چه کسی گفته انتظار خوب است؟ چه کسی گفته انتظار کشیدن نشانه زنده بودن و پویایی است.... ؟؟؟ چه کسی این مزخرفات را قبول دارد؟ انتظار کشنده ترین حالت است برای زنی که هنوز با هر صدایی برمی گردد ....
۹۴/۰۸/۱۰