چهل و یک
پنجشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ
با گلویی پر از بغض و دلی سرشار از غم و قلبی شکسته.. عیدتان مبارک رفقا... دعا کنید برای زهرایی که وحشتناک خیلی وحشتناک احساس غربت میکند بین همه آدم ها..
ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﮔﺮﺩ ﺑﺎﺭﻭﺗﻲ
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻲ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﺤﺚ ﻫﺎﻱ ﻓﻠﺴﻔﻲ ﺍﻡ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺠﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﻃﻮﻻﻧﻲ
ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻋﺸﻖ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻲ؟ !
ﮐﺎﺵ ﺍﻳﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ
زهرا.ح
۹۴/۰۷/۰۹