« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


سی و نه

يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۰ ب.ظ

اینکه اینجا روزی یک بازدید کننده بیشتر ندارد خیلی هم خوشایند است .. مثلا دارم فکر می کنم که آن یک نفر تویی.......... تویی که دیگر به خوابم هم نمی آیی...

بدون تو پاییز چقدر وحشتناک است... اصلن وقتی نیستی چه بهتر که در تمام پیاده رو بساط دست فروشان پهن شود.. شبها با قرص زود میخوابم تا کمتر به تو فکر کنم . تا کمتر حسرت بخورم و کمتر بغض کنم ...... احساس میکنم زندانی هستم و تو زندان بان منی... زندان بانی که نیست .. زندان بانی که عین خیالش نیست یک نفر دارد از تنهایی می پوسد.. آه .. پاییز لااقل تو به من رحم کن...

۹۴/۰۷/۰۵
زهـ را

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">