ده
دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۱ ق.ظ
دکترم می گوید.. بگذر از این انتظار.. از این خیالات محض.. خوش باش زندگی کن از جوانی ات لذت ببر و من همین طور نگاهش میکنم و می گویم نمی توانم از از این انتظار دست بکشم... نمی توانم..آن وقت جواب خدا را چه بدهم اگر آن دنیا شد و گفت تو در عشقت راسخ نبودی و گرنه چیزی نمانده بود تا معجزه ای که منتظرش بودی اتفاق بیفتد.. آن وقت چه کار کنم؟؟؟ چقدر حسرت بخورم؟؟؟ نه نمی توانم دکتر.. نمی توانم...
۹۴/۰۴/۲۲