« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

« ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

من شمال نقشه ام | تو در جنوب | نقشه را کاش دستی | از میانه تا کند

«  ﻳَﺪُ ﺍﻟﻠﻪِ ﻓَﻮﻕَ ﺃَﻳْﺪِﻳﻬِﻢْ »

آنقدر می نویسمت تا روزی طلوع کنی از پشت این واژه های مغرور
____________________________

+ عکس تزیینی نیست، این خودم هستم...
بی آدم ترین حوّا

+ استفاده از دست نوشته ها بدون ذکر عنوان و آدرس وبلاگ پیگرد وجدانی دارد.


۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وحید نجفی» ثبت شده است

بالاخره کوه آتشفشان خشم از چشم هام جاری شد و اتفاقات جدیدی در راه است هیچ دلم نمیخواهد حال ِ خوش این روزهایم را .. رویای با تو زیستن را با این احوالات و فکر ها و سردرد ها خراب کنم .. تو باید باشی فقط تو... در رویای سپید این زن... دست هایت را باز کن در آغوشم بگیر... بگذار آرام بگیرم...آرام...آرام..آقا

بغلم کن که من از شب به تو مشتاق ترم
به پریشانی موهای تو سنجاق ترم

                              وحید نجفی

۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۵۷
زهـ را